به گزارش سینماپرس، هر ساله، انتخاب شایستهترین نماینده سینمای ایران برای حضور در آکادمی اسکار، به یکی از پرچالشترین بحثهای ماه انتهایی تابستان تبدیل میشود. عموم گمانهها روی دو یا نهایتا سه فیلم است که موافقان و مخالفانی دارند و انتخاب نهایی هم از میان این فیلمها اعلام میشود.
امسال اما تمام بندهای این قانون نانوشته، دچار تغییر شده است. از اعلام زودهنگام و ناگهانی نماینده ایران تا انتخابی که حتی در نظرسنجیها نیز نامی از آن به میان نبود و مطمئنا دو کارگردان فیلم را نیز دچار شوک کرد. اما هرچه باشد اینکه «در جستوجوی فریده»، حالا دیگر نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۰ است و باید منتظر باشیم تا ببینیم آیا نام فیلم در میان ۹ نامزد ابتدایی بخش بینالملل اسکار (غیرانگلیسیزبان) خواهد بود یا طبق آنچه هماکنون از حدسها و گمانها برمیآید، از الان باید آن را حذفشده فرض کنیم. با این حال نگاهی خواهیم انداخت به تمام سوالاتی که پیرامون این انتخاب غافلگیرکننده هیات انتخاب مطرح است.
۱- آیا این انتخاب، شتابزده و زودهنگام است؟
همانگونه که در ابتدا نیز به آن اشاره شد، طی دو دهه اخیر سابقه نداشته که نماینده سینمای ایران، در مردادماه معرفی شود. عمده این اتفاق که شامل معرفی هیات انتخاب و درنتیجه رونمایی از نماینده سینمای ایران در اسکار بود، در اواخر شهریور و اوایل مهرماه صورت میپذیرفت حتی سابقه معرفی فیلم در روز هفتم و هشتم مهر با توجه به اتمام مهلت در ۹ مهر نیز وجود دارد، اما اینکه هیات انتخاب، امسال در فاصله ۴۵ روزه با اتمام مهلت، اقدام به معرفی نماینده سینمای ایران در آکادمی میکند، خود جای تعجب دارد.
البته این تعجب از دو علت است: «نخست اینکه اگر واقعا فیلمی شرایط کامل حضور در آکادمی را نداشت، میشد زمینه را برای اکران فیلمی دیگر در این فاصله ۴۵ روزه فراهم آورد. کما اینکه این اتفاق طی سالیان گذشته نیز رخ داده و مشکلی از این بابت وجود نداشت. دوم آنکه فیلم «متری شیشونیم» که تا دیروز، یکی از مهمترین گزینههای معرفی به اسکار شمرده میشد، پس از یک سال ناکامی ایران در جشنوارههای جهانی، امسال در جشنواره ونیز حضور دارد و اگر این فیلم در پایان این فستیوال که ۱۶ شهریور است، جایزهای دریافت کند، آیا باز هم «در جستوجوی فریده» انتخاب بهتری به نسبت این فیلم خواهد بود؟ » نباید این اصل را از یاد ببریم که تعداد داوران آکادمی اسکار، بیش از ۹ هزار نفر است و تصور اینکه این تعداد داور، چیزی حدود ۹۰ فیلم خارجی غیرانگلیسیزبان را مشاهده کنند، تصور باطلی است. بنابراین بیشترین حجم داوران آکادمی، به افتخارآفرینیهای جهانی یک فیلم نگاه کرده و به آن رای میدهند. اگر «متری شیشونیم» موفق به دریافت جایزه در ونیز ۲۰۱۹ شود، قطعبهیقین میتوانست بخش قابل توجهی از آرای داوران آکادمی را بهسمت خود معطوف کند. حال آنکه «در جستوجوی فریده» اگرچه در تعداد جشنوارههای بینالمللی بیشتری حضور داشته، اما عمده آن جشنوارهها، در گرید دو و سه آسیا و اروپا بودند که بهخودیخود نمیتوانند رای اعضای آکادمی را به خود جلب کنند.
بنابراین تشکیل شتابزده هیاتانتخاب و اعلام گزینه نهایی، آنهم بدون انتشار هیچ نامزد و فهرست اولیهای، در ۴۵ روز مانده به اتمام مهلت، بسیار عجیب لحاظ میشود.
۲- آیا داشتههای جهانی نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۰ کافی است؟
یکی از امتیاز های مهم در دیدهشدن فیلمی توسط اعضای آکادمی، سر و صدای آن فیلم در فصل جوایز است. این مهم حتی برای آثار شاخههای اصلی اسکار نیز کاربرد دارد. «در جستوجوی فریده»، اگرچه در داخل ایران، افتخارات بسیاری از جمله در جشنواره سینما حقیقت بهدست آورده، اما هنوز هم برای سینمادوستان ایرانی، فیلم شناختهشدهای محسوب نمیشود. حضور فیلم در چندین جشنواره درجه پایین و عدماقبال در آن رویدادها هم سبب میشود تا فیلم، نتواند گزینه مهمی برای دیگر رقبای این بخش باشد.
البته طبق قوانین اسکار، معرفی مستند بلند به بخش فیلمهای بینالملل منعی ندارد، اما طبق تجربه، داوران آکادمی به فیلمهای داستانی بلند اقبال بهتری نشان میدهند تا یک مستند که بخشی از آن بهصورت هوشمندانهای، آرشیوی است و قطعا قاببندی و ساختار یک فیلم سینمایی با استانداردهای بالا را ندارد. بههمیندلیل وقتی از این مسیر هم به «در جستوجوی فریده» مینگریم، آن را شایستهترین نماینده سینمای ایران برای حضور در اسکار ۲۰۲۰ نمیبینیم.
*فرهیختگان
ارسال نظر